برای چالش بیشتر با باورهای فراشناختی درباره‌ی کنترل ناپذیری نگرانی بررسی شواهد مخالف (علیه) آن باورها است. برای مثال، درمانگر از بیمار می پرسد که اگر هنگام نگرانی توجهش در اثر صدای زنگ در یا به خاطر جواب دادن به کسی که زنگ را به صدا در آورده، منحرف شود، چه اتفاقی برای نگرانی او می افتد؟ یا اگر بچه اش به توجه فوری نیاز داشته باشد، چه میشود؟ هدف درمانگر نشان دادن این واقعیت است که چگونه این تقاضاهای مغایر می توانند جایگزین نگرانی شوند، بنابراین نگرانی باید نسبت به پاسخها و اولویت های بیمار حساس باشد. هم چنین درمانگر از بیمار می پرسد که وقتی می خوابد چه اتفاقی برای نگرانی اش می افتد و همین دلیل دیگری بر قابل کنترل بودن نگرانی است (توجه: اختلال خواب در اثر نگرانی، دلیل غیرقابل کنترل بودن نگرانی محسوب نمی شود. این امر فقط مورد خاصی است که بیمار از کنترل مناسب استفاده نمی کند).
 

آزمایش‌های از دست دادن کنترل

برای تغییر کامل باورهای بیمار درباره‌ی کنترل ناپذیری نگرانی، پالایش و بهبود تجربه‌ی به تعویق انداختن نگرانی ضروری است. در مرحله ی بعد، درمان به «تشدید عمدی» نگرانی در دو موقعیت می پردازد. در دورهی نگرانی به تعویق افتاده و در طول دورهی نگرانی. هدف فراهم آوردن شواهد روشن دربارهی کنترل ناپذیری نگرانی است، حتی هنگامی که بیمار می کوشد کنترل خود را از دست بدهد.
 
آزمایش از دست دادن کنترل بهتر است ابتدا در جلسه‌ی درمان معرفی و تمرین شود. این کار باعث می شود که ترس بیمار از انجام این آزمایش به عنوان تکلیف خانگی کاهش یابد و از این طریق همکاری درمانی تسهیل می شود. درمانگر در جلسه ی درمان از بیمار می خواهد که در مورد یکی نگرانی اخیر با تکراری خود فکر کند و سپس به منظور تشدید نگرانی تا حد امکان، با هدف آزمودن احتمال از دست دادن کنترل فعالیت، از او می خواهد که شروع به نگران شدن درباره ی آن موقعیت کند. این روش به صورت زیر ارایه می شود:
 
شما با به تعویق انداختن نگرانی دریافتید که نگرانی غیر قابل کنترل نیست. ولی اگر یک نگرانی واقعا بزرگ تشدید پیدا کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه قدر باور دارید که ممکن است کنترل خود را از دست بدهید؟ بسیار مهم است که اطمینان پیدا کنید که واقعا کنترل نگرانی خود را از دست نخواهید داد. یک راه برای این کار، تشدید عمدی نگرانی تان است. می توانید در مورد یک نگرانی کنونی یا اخیر خود فکر کنید؟ از شما میخواهم که توجه تان را بر آن نگرانی متمرکز کنید و در گیر فرایند نگرانی شوید، تا جایی که می توانید نگران شوید، واقعا فاجعه سازی کنید و سعی کنید کنترل فعالیت نگرانی را از دست بدهید. شروع کنید.
 
سپس به بیمار پیشنهاد کنید که آزمایش «از دست دادن کنترل» را به عنوان تکلیف خانگی یک بار در دورهی نگرانی به تعویق افتاده و بار دیگر هنگام تجربه ی یک برانگیزانندهی نگرانی تمرین کند. برخی بیماران آن قدر احساس اطمینان می کنند که مستقیما به تشدید نگرانی در جریان برههی نگرانی واقعی می پردازند و تشدید نگرانی در دورهی نگرانی به تعویق افتاده را حذف می کنند. مانند سایر آزمایش های رفتاری، درمانگر با استفاده از درجه بندی کلامی باور به کنترل ناپذیری یا شاخص خود گزارشی مربوط به این موضوع در مقیاس بازنگری شدهی اختلال اضطراب فراگیر (GADS - R )، تغییرات ایجاد شده در باور را در طول تمرین این روش ارزیابی می کند.
 
برخی بیماران سودمندی روش تشدید نگرانی در جلسه‌ی درمان را زیر سؤال می برند، یا با مصنوعی قلمداد کردن آزمایش و ناتوان شمردن آن در فراهم آوردن شواهد دربارهی نگرانی واقعی، از اهمیت آن می کاهند. این حالت تا حدودی طبیعی است، برای این که آن یک موقعیت شبیه سازی شده است و فقط برای تقویت نیاز به تمرین این روش به عنوان تکلیف خانگی، به منظور آزمودن باورها در موقعیت های واقعی به کار می رود. درمانگر باید آگاه باشد که این نوع مقاومتها ممکن است نشانه ای از اجتناب باشد، اما به هر حال باید این روش اجرا شود.
 
پس از آن که باورهای مربوط به کنترل ناپذیری نگرانی به طور مؤثر به چالش کشیده شد، که با نمره ی صفر یا نزدیک صفر در مقیاس بازنگری شده اختلال اضطراب فراگیر (GADS - R ) مشخص می شود، بهتر است به چالش با باورهای فراشناختی مربوط به خطر پرداخته شود. از روشهای اسناد مجدد کلامی و رفتاری، برای تضعیف و تغییر باورهای فراشناختی مربوط به خطر استفاده می شود. پیش از اجرای آزمایش های رفتاری، چند راهبرد کلامی به کار برده می شوند. این روشهای کلامی شامل (یک) تشدید ناهماهنگی، (دو) بررسی شواهد، (سه) بررسی شواهد مخالف، (چهار) بررسی سازو کار عمل و (پنج) فراهم آوردن اطلاعات جدید
 
وقتی باورهای فراشناختی مثبت دربارهی سودمندی نگرانی، از همان آغاز درمان آشکار می شوند، فرصتی برای تأکید بر تعارضی که بین این باورها و فراشناخت های مربوط به خطر وجود دارد، فراهم می شود. القای ناهماهنگی می تواند به تغییر هر یک از طرف های معادله منجر شود. ممکن است به تضعیف باورهای مثبت یا منفی منجر شود. سؤال های زیر برای رسیدن به این هدف مفید هستند: به نظر می رسد معتقدید که نگران بودن مزایایی دارد، در عین حال آسیب زا نیز است. چه طور ممکن است هر دو حالت درست باشند؟ آیا این درست است که نگرانی به یک اندازه خوب و بد است؟ اگر نگرانی آسیب زا است، پس چه طور معتقدید که به شما کمک می کند تا با مشکلات مقابله کنید؟» آیا هرگز فکر کرده اید که ممکن است نگرانی مفید یا مضر نباشد و فقط نامناسب باشد؟
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390